ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
گاهی لازمه ..نشکستی...شکستنی ها را دور ریختی !فقط و فقط همین..نه کمتر و نه بیشتر.
..
از فردا که نه :))در واقع همین امروز که تا یکی دو ساعت دیگه سپیده صبح میدمه..برنامه های تازه ای خواهیم داشت .یک تغییرات نه چندان متحول کننده ای و هر چند کوچک اتفاق خواهد افتاد!اما مهم هستند.خیلی مهم! پیش در آمد روزهای خوب هستند !!
بعله !قطعا همینطور خواهد بود !
..
نمیدونم دیگه هیشکی پرروتر از منم توی این دنیا پیدا میشه که علیرغم همه زمین خوردنهای دوباره و چندباره هر بار در حالی که از خنده در حال ریسه رفتنه ..گرد و خاک لباسهاشو بتکاند و انگار نه انگار که آرنج و زانوهایش زخمی شدن..باز دوباره به راهش ادامه بده !!
..
خدایا ازت ممونم..فقط میخوام آخر راهم روشن باشه .
بعضی شکستنی ها ..بی صدا میشکنند.اما سخت ..هزار تکه میشوند!
حس میکنم هزار ترک برداشته ام و سخت در تلاشم تا متلاشی نشوم!
اما...
لعنت به این روزها ..این روزها و لحظه های جهنمی !
کاش توان بریدن بندها را داشتم !
کاش!