فردا داره به ما لبخند میزنه

روزهای روشن در پیش رو

فردا داره به ما لبخند میزنه

روزهای روشن در پیش رو

از یه جایی به بعد

از یه جایی به بــعد

فقط یه حس داری حس بی تفاوتی

نه از دوست داشتن ها خوشحال میشی

و نه از دوست نداشتن ها ناراحت


" علیرضا روشن " 

نظرات 3 + ارسال نظر
نوازش شنبه 18 آبان 1392 ساعت 17:16

خکاش من برسم به اونجااااا...اروم بشم.

واقعا ؟

مامان مینو جمعه 10 آبان 1392 ساعت 01:24

خدا خیرت بده که رسیدی اونجا. پرایوسی من داشت با هم دستی ورد و پرشینبلاگ و وردپرس داغون می شد که! الان دارم درستش می کنم. اخه این پست رو اول تو وبلاگ عمومی ام گذاشتم بعد وارد پرشین کردم فکر کردم عکس ها رو تو سرور خودش میذاره نگو همون لینکها رو گذاشته نامرد.

مامان مینو چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت 17:35

چرا خوب؟ یعنی خوشحال نیستی که من دوستت دارم؟
واسه کامنت خصوصیت هم خیلی ممنون! احتمالا خواهرشوهرای منم یکی دو سال دیگه همین رو در موردم می گفتند باید تلاش کنم درستش کنم. ولی مسئله خود بچه نیست اونقدر که مادر بچه هست همونطور که احتمالا به طور عینی مشاهده کردی باید خودم رو درست کنم اول!

الان خوب خوبم که مطمعن شدم و خوشحال خوشحال.همیشه صدق نمیکنه یه وقتایی در مورد بعضی از اطرافیان .
باور کن خیلی بد بود..عاقا مهمونشون میکردیم هی دست و بالمون میلرزید..
از دست تو مامان مینو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.